مشکلات بعد از طلاق
امروزه سبک زندگی انسانها در جنبههای بسیار و متنوعی تغییر کرده است. برای مثال در گذشته طلاق پدیدهای مزموم بود. اما در دنیای امروز طلاق به وفور اتفاق میافتد و پذیرش جامعه نسبت به آن هر روز بیشتر میشود. با این حال نمیتوان از مشکلات بعد از طلاق فرار کرد و هر بار که یک زوج تصمیم به جدایی بگیرند، معضلات عاطفی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی انتظارشان را میکشد.
آنچه مهم است، این است که زوجین برای مشکلات بعد از طلاق آماده باشند، به منظور تجربهی هزینهی روانی کمتر در فرایند طلاق از یک متخصص کمک بگیرند و با کسب مهارتهای مورد نیاز، خودشان را برای هویت جدید بعد از طلاق آماده کنند. مشاوره تلفنی هم می تواند به شما کمک فراوانی کند.
مشکلات عاطفی بعد از طلاق
بیشترین مشکلی که در این زمینه به وجود می آید مشکل عاطفی می باشد . تصمیم به پایان دادن به یک رابطه، تصمیمی چالشبرانگیز و پیچیده است که میتواند باعث فروپاشی روان افراد بشود. مثلاً این خیلی معمول است که فردی که مسألهی طلاق را مطرح میکند، دچار احساساتی چون ترس، آرامش، بیصبری، شک، گناه، رنجش و خشم شود و همسری که با مطرح شدن موضوع طلاق مواجه میشود، ممکن است احساساتی چون مورد خیانت واقع شدن، از دست دادن کنترل، قربانی شدن، نا امنی، خشم و کاهش اعتماد به نفس را تجربه کند. ترس از آینده و احساس گناه نسبت به آینده و خوشبختی فرزندان هم از احساسات شایع پس از طلاق هستند. شاید مشکلات عاطفی پرچالشترین مشکلات بعد از طلاق باشند. در اینجا به مراحل و مشکلات عاطفیای که زوجین بعد از طلاق تجربه میکنند و احساسات همراه آنها اشاره میکنیم:
احساس نارضایتی یکی از زوجین (گاهی این مرحله یک تا دو سال قبل از بیان مسألهی طلاق اتفاق میافتد) که معمولاً شامل موارد زیر است:
- احساسات مبهمی از نارضایتی، خشم انباشته شده، از بین رفتن اعتماد
- احساس اینکه مشکلات واقعی هستند اما هنوز به آنها اعتراف نشده است
- احساس دوری زیاد از شریک و کاهش اشتراکات
- احساساتی چون ترس، انکار، اضطراب، گناه، عصبانیت، افسردگی و غم
- احساس نیاز به جدایی و شکل گرفتن فکر طلاق
بیان احساس نارضایتی (این مرحله معمولاً ۸ تا ۱۲ ماه قبل از شروع روند قانونی طلاق است) که معمولاً شامل موارد زیر است:
- بیان حس جدایی و دور بودن از همسر
- مراجعه به مشاور
- آخرین تلاشها برای نزدیک شدن به هم
- تجربهی احساساتی چون آزادی، گناه، شک، غم، اضطراب و بالا و پایین شدن شدید هیجانها
تصمیم به گرفتن طلاق که معمولاً با این مشکلات عاطفی همراه است:
- جدایی عاطفی
- علاقه به رابطه با فردی غیر از همسر
- در این مرحله فردی که تصمیم گیرندهی اول طلاق نبوده، احساساتی مثل انکار، افسردگی، کاهش عزت نفس، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس را تجربه میکند.
- هر دو نفر احساس میکنند توسط دیگری قربانی شدهاند.
- هر دو نفر احساس خشم، گناه و رنجش دارند. نسبت به هم صبوری نمیکنند و نگران آینده هستند. مخصوصاً اگر بچه داشته باشند.
طلاق که معمولاً شامل موارد زیر است:
- جدایی فیزیکی
- جدایی عاطفی
- حضور در جامعه با یک موقعیت جدید
- تجربهی هویتی جدید
- انجام کارهای قانونی مربوط به فرزندان، خانه و سایر موارد قانونی طلاق
- احساس مسئولیت نسبت به موقعیت فرزندان
- احساس خجالت، گناه، شماتت کردن دیگری و ترس شدید از آینده
آغاز پذیرش موقعیت جدید که معمولاً با اتفاقات زیر همراه می باشد:
- تبدیل احساسات مربوط به خشم و شماتت دیگری به بخشش، احترام و سازگاری با نقشهای جدید
- پذیرش این واقعیت که زندگی مشترک دچار مشکل بوده است
- به دست آوردن قدرت کنترل، نقشه کشیدن برای آینده، تشکیل یک هویت جدید و کشف احساسات تازه
- آغاز توانایی برقراری ارتباط دوستانه با شریک و احترام به او
شروع دوبارهی زندگی
- زوجین حالا دیگر می توانند گاهی همدیگر را ببینند و دیگری را دشمن خود نمیدانند.
- تجربهی احساسات پذیرش، یکپارچگی و آشتی با دیگری آغاز میشود.
مشکلات اقتصادی در زمینه طلاق
یکی دیگر از مهم ترین مشکلاتی که پیش می آید مشکل اقتصادی می باشد . متأسفانه مشکلات اقتصادی بعد از طلاق بیشتر متوجه زنان است. از آنجایی که در جامعهی ما بسیاری از زنان خانهدار و از لحاظ مالی به همسران خود وابسته هستند، طلاق میتواند آیندهی اقتصادی آنها را آشفته کند. این اتفاق برای زنان بیسواد، کمسواد و زنانی که هیچ مهارت خاصی برای ادامهی زندگی و تأمین نیازهای اقتصادی خود ندارند، بسیار هولناکتر است. همچنین تهیهی مسکن و جایی برای زندگی، برای زنان مطلقه یک معضل بزرگ به حساب میآید.
مشکلات اجتماعی
بعد از طلاق افراد با هویتی جدید وارد اجتماع می شوند و این هویت همراه با تغییرات و مشکلاتی است. رفتار افراد جامعه با کسی که طلاق گرفته متفاوت است و این در مورد زنان شدیدتر است. باورهای غلط جامعه در مورد زن مطلقه موجب میشود تا این زنان احساس ناامنی، رهاشدگی و تنهایی کنند. بعضی از مردان از این موقعیت سوء استفاده کرده و برای این زنان مزاحمت میآفرینند. امکان ازدواج زنان مطلقه در جوامع سنتی، به دلیل ارزشهای غلط پایین میآید و به همین دلیل ترس از آینده همیشه همراه این زنان است. حتی صاحبخانهها هم در موارد بسیاری با یک زن مطلقه که قصد اجارهی خانه دارد، رفتاری نامناسب و غیراخلاقی دارند. این درست است که طلاق باید آخرین انتخاب باشد و بهتر است زوجین با کسب آگاهی و مراجعه به روانشناس و مشاور خانواده برای ترمیم رابطه بکوشند. اما گاهی طلاق اجتناب ناپذیر است و همسران ادامهی زندگی مشترک را غیر قابل تصور میبینند.
بهترین راه برای مواجهه با طلاق در چنین شرایطی مطالعه و آگاهی درباره مشکلات پس از طلاق و البته کمک گرفتن از مشاوران خانواده است.