راهنمای مطالعه
نارضایتی جنسی در زندگی مشترک
آیا نارضایتی جنسی میتواند یک زندگی مشترک را نابود کند؟ بله مطمئناً میتواند. مشکلات داخل اتاق خواب همسران میتوانند به نارضایتی عمیقی ختم شوند. نارضایتیهای جنسی در واقع هشدارهایی هستند که افراد متأهل باید حتماً به آنها توجه کنند تا قادر باشند از عواقب خطرناک این معضل جلوگیری کنند.
در اینجا به موقعیتهایی میپردازیم که میتوانند منجر به نارضایتی جنسی شوند:
کنترل کمیت رابطه جنسی توسط یکی از همسران انجام شود
اینکه رابطه جنسی یک زوج چند بار در طول یک هفته یا یک ماه باشد، در زوجهای مختلف متفاوت است. نتیجهی پژوهش ها نشان میدهد که افراد متأهل بهطورمتوسط هفت بار در هفته رابطه جنسی دارند. اما هیچ فرمول جادوییای وجود ندارد که همسران بتوانند با به کارگیری آن زندگی جنسی خود را تضمین کنند.
نکتهی مهم این است که هر دو همسر از مقدار رابطه جنسی رضایت داشته باشند. اگر یکی از همسران مدیریت رابطه جنسی را به دست بگیرد و او باشد که تعیین کند رابطه جنسی چه زمانی و چطور اتفاق بیافتد، احتمال به وجود آمدن نارضایتی جنسی بسیار زیاد است.
همسران رابطه جنسی را از همدیگر دریغ کنند
دریغ کردن رابطه جنسی از همدیگر در واقع نوعی موذیگری و سیاستمداری است و نباید در یک زندگی مشترک جای داشته باشد. با این رفتار، رابطه جنسی تبدیل به یک اسلحه میشود و برای تنبیه دیگری به کار گرفته میشود. احتمال شکست در زندگی مشترکی که یکی یا هر دو همسران به محض اینکه به مشکل بر میخورند، اتاق خواب را ترک میکنند و روی مبل میخوابند بسیار زیاد است.
یک رفتار عمیقاً اشتباه دیگر حالتی است که یکی از همسران از رابطه جنسی به عنوان پاداش استفاده کند. و هر بار که از همسرش راضی است با او وارد رابطه جنسی شود. این نگرش شرمآور و شبیه به رفتاری است که آدمها برای شرطی کردن حیوان خانگیشان انجام میدهند.
زندگی مشترک خالی از رابطه جنسی باشد
زندگی مشترک همسرانی که با هم رابط جنسی ندارند یا به ندرت رابطه جنسی دارند، در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. گاهی اوقات این وضعیت نشان دهندهی این است که زندگی مشترک از دست رفته است و همسران به دلایلی مثل مشکلات مالی، مراقبت از فرزندان و … در کنار هم ماندهاند.
گاهی اوقات هم چنین وضعیتی ثابت میکند که رابطهی زناشویی تبدیل به رابطهی دوستانه شده است. یک زندگی خالی از رابطه جنسی وقتی تبدیل به مشکل میشود که یکی از همسران از عدم وجود رابطه جنسی راضی نباشد و مشتاق به برقراری رابطه با همسرش باشد.
در برخی زندگیهای زناشویی، کمبود رابطه جنسی نتیجهی مشکلات عمیقتری مثل عدم وجود اعتماد، صمیمیت، صداقت، عشق و … است. گاهی اوقات هم یکی از همسران افسرده است یا خشم زیادی نسبت به شریک زندگیاش حس میکند و نمیتواند از نظر جنسی به او نزدیک شود.
در صورتی که همسران به نجات زندگی مشترکشان علاقهمند باشند، این مسائل در جلسات رواندرمانی قابلحل هستند.
همچنین بیعلاقگی و علاقهی کم به رابطه جنسی میتواند نشانهی یک مشکل پزشکی باشد. بعضی افراد تا آخر عمر تمایلات جنسیشان را حفظ میکنند اما با افزایش سن، نیازهای جنسی برخی کاهش مییابد. در زوجهای میان سال، سلامت رابطه به همتراز بودن نیاز جنسی همسران وابسته است.
همسران بیش از حد مشغول یا خسته باشند
در بسیاری از مواقع، وقتی یک زوج زندگی خانوادگی شلوغی دارند یا در حالتی که یکی از آنها یا هر دو به واسطهی شغلشان بسیار پرمشغله باشند، رابطه جنسی فراموش میشود. اگر زمان نداشتن برای رابطه جنسی تبدیل به یک سبک زندگی شود، همسران نزدیکی و صمیمیت را از دست میدهند.
وقتی همسران وقت زیادی برای با هم بودن ندارند، اختصاص دادن یک شب در هفته برای نزدیک شدن به هم از جانب مشاوران خانواده پیشنهاد میشود. اما نکتهی منفی این برنامهریزی این است که میتواند رابطه جنسی را تبدیل به یک وظیفه و ماشینی کند.
یکی از همسران به تماشای فیلمهای غیر اخلاقی معتاد شود
گاهی اوقات تماشای فیلمهای غیر اخلاقی جایگزینی برای رابطه جنسی است. اعتیاد به پورنوگرافی نشاندهندهی دوری و جدایی عاطفی میان همسران است. اگر تماشای این فیلمها تبدیل به یک اعتیاد پنهان شود، حتماً مشکلاتی اساسی در زندگی مشترک وجود دارد که باید حل شوند.
بهتر است همسرانی که با چنین مشکلی مواجه شدهاند به یک متخصص مراجعه کنند.
یکی از همسران به رابطه جنسی با شریک زندگیاش بی علاقه باشد
افراد زیادی به روانشناسها و مشاوران خانواده مراجعه و اعتراف میکنند که از رابطه جنسی با همسرشان لذت نمیبرند. در بعضی ازدواجها نارضایتی جنسی به این دلیل اتفاق میافتد که همسران توانایی صحبت دربارهی رابطه جنسی را ندارند. اگر آنها یاد بگیرند که دربارهی نیازها، ترجیحات و فعالیتهای جنسی مورد علاقهشان صحبت کنند، بسیاری از مشکلها حل میشوند.
طبیعی است که اگر شخصی از رابطه جنسی با همسرش لذت نبرد، از او دور و به نزدیکی جنسی با او بیعلاقه میشود.
یکی از همسران خیانت کند
خیانت به نوعی قاتل یک زندگی مشترک است. اگر چه خیانت الزاماً همیشه به طلاق و جدایی ختم نمیشود و گاهی حتی به عاملی برای حل مشکلات اساسی تبدیل می شود، اما این اتفاق در اکثر مواقع هولناک و یک ضربهی شدید است.
مسلماً وقتی کسی بفهمد همسرش با شخص دیگری در ارتباط بوده یا هنوز هم هست، نمیتواند تا مدتها به رابطه جنسی با او مشتاق باشد و ممکن است حتی در صورت بخشیدن خیانت همسرش، هرگز مثل گذشته از نزدیکی با او لذت نبرد.
یک درمانگر جنسی ازدواج را به سه پایهای تشبیه میکند که یک پایهی آن، رابطه عاطفی، یک پایهی آن رابطه ذهنی و پایهی سوم رابطه جنسی است. مسلماً از دست رفتن یک پایه موجب سقوط زندگی مشترک میشود. پس نارضایتی جنسی باید جدی گرفته شود.
در ادامه مطالعهی مقالهی «چگونه درباره رابطه جنسی از همسرم انتقاد کنم؟» را به شما پیشنهاد میکنیم.