راهنمای مطالعه
دلایل طلاق
وقتی بحث طلاق به میان میآید، پژوهشگران و متخصصان علوم اجتماعی بسیار مشتاق هستند که از دلایل طلاق اطلاع پیدا کنند. ممکن است آنها با افراد زیادی که به تازگی طلاق گرفتهاند، مصاحبه کنند و با استفاده از آزمونهای مختلف و پرسیدن سؤالهایی که افراد را ترغیب به صحبت کردن میکند، تلاش کنند تا مجموعهای از عواملی که منجر به طلاق میشوند را جمعآوری کنند.
آگاهی از دلایل طلاق برای همهی کسانی که قصد ازدواج دارند یا ازدواج کردهاند مفید است. اینکه بدانیم معمولاً چه اتفاقاتی یا کمبود چه مسائلی منجر به شکست در زندگی مشترک میشوند، برای پیشگیری از طلاق به ما کمک میکند.
در این مقاله به شایعترین دلایل طلاق که حاصل پژوهشهای عمیق روانشناسان و جامعهشناسان هستند، میپردازیم:
خیانت
خیانت یکی از شایعترین دلایل طلاق است. در یک پژوهش منتشر شده در سال 2013، یکی از افرادی که علت طلاقش را خیانت میدانست، چنین گفته بود:
«شوهرم به من خیانت کرد … بعد من هم کسی را ملاقات کردم و به شوهرم خیانت کردم … و موقعی که او از خیانت من باخبر شد هر دو فهمیدیم که اشتباهات غیرقابلجبرانی کردهایم و عمر ازدواجمان به پایان رسیده.»
البته این موضوع به این معنا نیست که خیانت بههیچعنوان قابل بخشش نیست. گاهی اوقات زوجهایی که خیانت موجب درهمشکستگی رابطهشان میشود، با مراجعه به یک درمانگر از ریشههای اصلی تعارضاتشان با خبر میشوند و زندگی مشترک را از نو میسازند.
در این زمینه میتوانید مقالهی «بخشش خیانت» را مطالعه کنید.
اعتیاد
یکی از دلایل طلاق، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر است. گاهی اوقات هرچقدر که یکی از همسران برای ترک همسر معتادش تلاش کند، بیفایده است و بعد از مدتی به این نتیجه میرسد که اعتیاد همسرش قابلدرمان نیست و یک زندگی مشترک آلوده به اعتیاد باید هرچهزودتر به پایان برسد.
مشاجرههای بیشازحد
معمولاً کسانی که به علت دعواها و مشاجرههای بیشازحد از همسرشان جدا میشوند، ادعا میکنند که در ابتدا دعواهایشان بر سر مسائل کوچک و بیاهمیتی بوده که رفتهرفته تبدیل به تنشهای بزرگی میشده و هیچوقت موفق نشدند که این مشاجرهها را از زندگی مشترکشان بیرون کنند.
بهتر است همسرانی که چنین مشکلی دارند، قبل از اینکه دیر بشود با مراجعه به مشاوران باتجربهی خانواده در زمینهی مهارتهای ارتباطی آموزش ببینند.
رشد کردن جدا از هم
وقتی دو نفر با هم ازدواج میکنند، به این فکر میکنند که در کنار هم رشد کنند و پیر شوند. اما گاهی اوقات چنین اتفاقی نمیافتد و در مسیر زندگی مشترک همسران از هم دور میشوند و مسیرشان را تغییر میدهند. ممکن است یکی یا هر دو آنها بعد از چند سال صاحب نگاهی متفاوت به زندگی و اهداف و ارزشهای جدید شوند.
در چنین حالتی احتمال دارد همسران دیگر همسفران خوب و مناسبی برای هم نباشند و طلاق تنها راه چاره باشد.
مشکلات مادی
یکی دیگر از شایعترین دلایل طلاق، مشکلات اقتصادی است. مردی که به تازگی از همسرش طلاق گرفته بود به یک رواندرمانگر گفت: «من کار میکردم و همسرم خانهدار بود. به مدت یک سال دچار بیماری سختی شدم و دیگر نتوانستم سرکار بروم. پول نداشتیم و زندگی عملاً غیرممکن شد. به همین دلیل از هم جدا شدیم.»
گاهی اوقات هم یک زوج بدون اطلاعات کافی از سطح مالی و وضعیت اقتصادیشان در آینده با هم ازدواج میکنند. آنها بعد از ازدواج متوجه میشوند که قادر به برآوردن خواستههایشان نیستند و در نهایت این موقعیت منجر به دعواهای مداوم و طلاق میشود.
طلاق عاطفی
طلاق عاطفی میتواند زمینهساز طلاق رسمی شود. طلاق عاطفی ممکن است به دلایل زیادی اتفاق بیافتد و همسران را تبدیل به دو همخانهای کند که هیچ صمیمیتی با هم ندارند و بنابر دلایلی هنوز با هم زندگی میکنند. طلاق عاطفی علل متعددی دارد و میتواند ناشی از اختلالاتی در مسائل جنسی، مشکلات عاطفی، مشکلات رابطهای و … باشد.
گاهی اوقات همسران به خاطر فرزندان، مسائل اقتصادی و … باوجوداینکه از نظر عاطفی از هم طلاق گرفتهاند، هرگز بهصورت رسمی از هم جدا نمیشوند. از سویی دیگر طلاق عاطفی میتواند یکی از علل طلاق رسمی است.
عدم تفاهم
اگر یک زوج چیزی در اشتراک نداشته باشند، بعد از مدتی زندگی مشترک برایشان ملالآور میشود. افرادی که باورها، ارزشها، سرگرمیها و تفریحات مشابهی دارند، میتوانند به فعالیتهای دو نفره بپردازند و از معاشرت و وقتگذراندن با هم لذت ببرند. اما دو آدم متفاوت با جهانبینیهای دور از هم ممکن است بعد از مدتی با هم غریبه شوند، خلاءشان را با ارتباطهایی خارج از ازدواج پرکنند و به این نتیجه برسند که زندگی مشترکشان بیهوده است.
مشکلات جنسی
علت طلاق بسیاری از زوجها در سراسر جهان مشکلات جنسی است. بدون شک آدمها نیاز جنسی دارند و توقع دارند که این نیاز در زندگی مشترک برآورده شود. اما گاهی اوقات اختلالات جنسی، کاهش رابطه جنسی یا عدم وجود آن در یک رابطه، ملال آور شدن رابطه جنسی و … همسران را به نوعی دچار طلاق جنسی کند.
در چنین موقعیتی اگر افراد مشکلات اساسی را حل نکنند یا به یک درمانگر متخصص در مسائل جنسی مراجعه نکنند، ممکن است خیانت یا طلاق اتفاق بیافتد.
ازدواج در سن خیلی کم
وقتی آدمها خیلی جوان هستند، هنوز به خوبی خودشان را نمیشناسند و نمیدانند که از زندگی چه میخواهند. آنها هنوز تحصیلاتشان را تکمیل نکردهاند، یک شغل ثابت ندارند و احتمالاً به ثبات اقتصادی نرسیدهاند. عدم بلوغ که مشکلات و عوارض دیگری را هم به همراه دارد، میتواند منجر به طلاق شود.
طلاق اتفاق ناخوشایندی است. اکثر افراد به این امید ازدواج میکنند که سالیانسال در کنار هم زندگی کنند. اما گاهی سرنوشت طور دیگری رقم میخورد. اگر طلاق اجتنابناپذیر باشد نباید به عنوان یک فاجعه به آن نگاه کرد و میتوان به عنوان مرحلهای هرچند سخت از آن عبور کرد.
بهتر است از شایعترین دلایل طلاق آگاه باشیم و با رعایت نکاتی از آن پیشگیری کنیم.
در ادامه مطالعهی مقالهی «نقش دخالت خانوادهها در طلاق» را به شما پیشنهاد میکنیم.