درد جدایی
جدایی میتواند یکی از دردناکترین تجربههای زندگی یک انسان باشد. جدایی فقط به معنای پایان ازدواج و زندگی مشترک نیست و میتواند به معنای پایان رویاها و امیدها هم باشد. چه شما آن همسری باشید که تقاضای طلاق را مطرح کردهاید و چه با تقاضای طلاق مواجه شده باشید، به هر حال درد کم یا زیادی را تجربه خواهید کرد. البته در اکثر مواقع همسری که ترک میشود، متحمل درد بیشتر و عمیقتری میشود.
احتمالاً کسی که به تازگی از همسرش جدا شده است، نمیتواند باور کند که برای این درد پایانی وجود دارد و او روزی از وضعیت رنجآورش خلاص خواهد شد. اما واقعیت این است که زندگی ادامه دارد و همهی کسانی که در یک رابطه شکست میخورند، میتوانند دوباره عاشق شوند و یک رابطهی سالم را آغاز کنند.
در این مقاله به ریشههای درد جدایی و قدمهایی برای مقابله با این درد میپردازیم. اگر بدانیم که چرا درد میکشیم و در مورد راهکارهایی برای کاهش و تعدیل این درد اطلاعات داشته باشیم، زودتر و راحتتر به یک زندگی عادی بازمیگردیم.
دلایل درد جدایی
در اینجا به علل و عواملی میپردازیم که منجر به تجربهی درد جدایی میشوند:
شما کسی را از دست دادهاید که یک روز عاشقش بودهاید و ممکن است هنوز عاشقش باشید
جدایی و طلاق یک فرایند بسیار دردناک و گاهی اوقات شبیه به غم ناشی از مرگ کسی است که دوستش دارید. بهتر است در این وضعیت خودتان یا همسر سابقتان را سرزنش نکنید.
معمولاً آنهایی که خواستار جدایی نبودهاند، در این دوران از همه چیز و همه کس عصبانی میشوند. ممکن است بعد از جدایی از دوستانتان دور شوید، منزوی بشوید و تلاش کنید که از خودتان محافظت کنید.
شما رویاهایتان را از دست دادهاید
وقتی ازدواج میکنیم و با کسی زیر یک سقف قرار میگیریم، هم در حال زندگی میکنیم و هم در آینده. ما در زندگی زناشویی دائماً افکاری در مورد 5، 10 یا 20 سال آینده داریم و در این تصورات خودمان را کنار همسرمان میبینیم.
با جدایی آیندهای که قبلاً متصور شدهاید، نابود میشود. حالا باید از اول شروع کنید و در ذهنتان آیندهی متفاوتی بسازید. قطعاً این کار دردناک و دشوار است.
شما یک خانوادهی کامل را از دست دادهاید
اگر فرزند داشته باشید، کار سختتر می شود. اکثر آدمها دوست دارند وقتی ازدواج میکنند، صاحب فرزند شوند و یک خانوادهی بیعیبونقص تشکیل بدهند. انرژی و هزینهی زیادی برای حفظ چنین خانوادهای صرف میشود. باور کردن این موضوع که یک خانوادهی کامل از دست رفته با درد زیادی همراه است.
در این حالت نه تنها فردی که از همسرش جدا شده درد میکشد، بلکه باید شاهد درد کشیدن فرزندانش هم باشد و به آنها برای گذر از این مرحله کمک کند.
احساس میکنید شکست خوردهاید
با وجود اینکه در دنیای امروز، طلاق از همیشه پذیرفتهشدهتر است، اما همچنان افرادی که از همسرشان جدا شدهاند، از فکر اینکه نتوانستهاند زندگی مشترکشان را حفظ کنند، احساس شرم میکنند. بعد از طلاق حضور در مهمانیهای خانوادگی و دوستانه و گروههای اجتماعی سخت میشود. چون فرد تصور میکند که همه دارند به شکست او فکر میکنند.
سازگار شدن با این موقعیت جدید به نوعی دشوار است. چون فرد تا دیروز به عنوان یک شخص متأهل در جامعه شناخته میشده و حالا یک فرد مجرد است.
قدمهایی برای مقابله با درد جدایی
اگر ما در حال تجربهی درد جدایی باشیم، چه باید بکنیم؟ چطور میتوانیم خودمان را نجات بدهیم و از این تجربهی تلخ عبور کنیم؟ درد کشیدن بعد از طلاق یک اتفاق طبیعی است اما میتوانیم با راهکارهایی این درد را تعدیل کنیم.
در اینجا به قدمهایی برای مقابله با درد جدایی میپردازیم:
قدم اول
جدایی را درک کنید. بعد از شوکی که به شما وارد میشود، بسیار محتمل است که تمایل داشته باشید واقعیت را انکار کنید و احساسات ناخوشایندی مثل غم و خشم را سرکوب کنید. در نتیجه اولین قدم این است که با واقعیت مواجه شوید و با خودتان و احساساتتان صادق باشید.
قدم دوم
بپذیرید که دردی که تجربه میکنید، کاملاً عادی است. درد روشی است که جسم یا روح ما به واسطهی آن این پیام را به ما میرسانند که چیزی شکسته است و نیاز به ترمیم دارد. شکستگی چه در بازو رخ داده باشد، چه در قلب، نیازمند کمک گرفتن و درمان و مراقبت است.
قدم سوم
بدانید که این درد تمام میشود. ممکن است فکر کنید که زندگی تمام شده و هرگز دوباره عشق را تجربه نخواهید کرد. اما واقعیت این است که اگر روی فرایند بازیابی خودتان کار کنید، درد به پایان میرسد و به فرد بالغتر و سالمتری تبدیل میشوید.
قدم چهارم
دردی که میکشید را هدر ندهید و از آن استفاده کنید. بهترین استفاده از این درد میتواند این باشد که تبدیل به انگیزهای بشود تا به فرد بهتری تبدیل بشوید و بعداً از کسانی که تجربهای مشابه تجربهی شما دارند، حمایت کنید. با این روش هم به سلامت روانی خودتان کمک میکنید، هم دیگران.
قدم پنجم
برای درمان به خودتان فرصت بدهید. درمان یک بازوی شکسته، شش هفته زمان می برد. درمان قلبی شکسته نیاز به زمان خیلی بیشتری دارد، اما این زمان تا ابد طول نمیکشد. وقتی برای بازیابی خودتان قدم بردارید، کمکم درمان میشوید. ممکن است این فرایند برای بعضی یک سال یا بیشتر طول بکشد.
اما اگر بعد از دو سال، همچنان مداوا نشده باشید، احتمالاً نشاندهندهی این است که با احساساتتان مواجه نشدهاید و این وضعیت شما را گیر انداخته است. در این حالت پیشنهاد میشود که از یک مشاور متخصص کمک بگیرید تا در فرایند بازیابی به شما کمک کند.
قدم ششم
همین حالا غصه بخورید. با هر جدایی انبوهی از احساسات منفی مثل خشم، گناه، غم و … در روان فرد سرازیر می شوند. این احساسات باید تجربه و بیان شوند و اگرنه مخرب خواهند بود.
فرد قابل اطمینانی را پیدا کنید و این احساسات را با او درمیان بگذارید. شاید لازم باشد برای این کار به یک مشاور مراجعه کنید. اگر ما اطراف احساسات منفی دیوار بکشیم، این احساسات سرکوب میشوند. یکی از مراحل حیاتی در فرایند درمان، اشک ریختن و زاری کردن است.
قدم هفتم
ببخشید و آزاد شوید. اگر نتوانیم ببخشیم، در گذشته باقی می مانیم. برای اینکه بتوانید واقعاً کسی را ببخشید، باید توان این را پیدا کنید که از شر همهی احساسات منفی خلاص شوید. اگر این احساسات منفی را رها نکنید، آنها همراه با شما وارد روابط بعدی زندگیتان خواهند شد.
قدم هشتم
گذشته را کنار بگذارید. آدمهای زیادی به مشاوران خانواده مراجعه میکنند و اعتراف میکنند که با وجود گذشت 20 سال از طلاقشان هنوز به همسر سابقشان فکر می کنند و منتظر هستند که او برگردد. ما باید با دردهایمان مواجه و از آنها خلاص بشویم. اگر نه به انسانی تبدیل میشویم که برای همیشه در گذشته مانده است.
قدم نهم
مراقب باشید که خیلی زود وارد رابطهی دیگری نشوید. در صورتی که یک رابطه به کلی تمام نشده باشد و وارد رابطهی جدیدی بشوید، احتمالاً رابطهی جدیدتان با مشکل مواجه خواهد شد. شما باید حتماً زمانی را به بازیابی و درمان خودتان اختصاص بدهید و بعد فرد جدیدی را ملاقات کنید.
قدم دهم
این را بدانید که هیچ شکستی همیشگی نیست و تنها شکست واقعی این است که وقتی افتادیم، نتوانیم دوباره از جا بلند شویم.
کسی نمی تواند منکر این شود که جدایی و تجربیات بعد از آن یک فرایند دشوار و زمان بر است. اما اگر با آگاهی وارد این فرایند بشویم، میتوانیم با صرف انرژی روانی کمتر درمان شویم و بالغتر و پختهتر از همیشه به جادهی زندگی بازگردیم.
در ادامه مطالعهی مقالهی «مشکلات بعد از طلاق» را به شما پیشنهاد میکنیم.