جرات ورزی
جرات ورزی مهارتی است که معمولاً موقع یادگیری مهارتهای اجتماعی و ارتباطی به آن اشاره میشود. جراتمند بودن به معنای آمادگی برای ایستادگی برای حق خود یا دیگران به شیوهای مثبت، همراه با آرامش و خالی از پرخاشگری یا انفعال است. افراد جراتورز توانایی این را دارند که بدون ناراحت کردن دیگران یا خودشان به هدف دست پیدا کنند. اگرچه هر شخصی گهگاه در زندگی منفعلانه یا پرخاشگرانه رفتار میکند. اما معمولاً واکنشهای اینچنینی نتیجهی کمبود اعتمادبهنفس و روشهایی نامناسب برای تعامل با دیگران هستند.
جرات ورزی بیادبی یا بیاحترامی نیست.کسی که از این مهارت برخوردار است، در کمال احترام به دیگران احساسات، افکار و خواستههایش را بیان میکند.
در تمام تعاملاتی که با دیگران دارید، چه در خانه باشید ،چه در محل کار و در ارتباط با هر کسی از جمله کارمندان، مشتریها یا همکارها، جرات ورزی به شما کمک میکند تا به شیوهای واضح، راحت، منطقی و بدون زیرپا گذاشتن حقوق خود و دیگران، خودتان را بیان کنید.
جرات ورزی یا پرخاشگری؟
گاهی اوقات تعریف دقیق جرات ورزی مشکل میشود. چون مرز باریکی میان جرات مندی و پرخاشگری وجود دارد و ممکن است آدمها این دو را با هم اشتباه بگیرند. به همین دلیل تعریف این دو رفتار برای جدا کردن آنها از همدیگر بسیار مهم است:
جرات ورزی بر مبنای تعادل
برای اینکه جرات ورزی متعادلی داشته باشید، نیاز دارید که همچنان که حقوق و خواستههای دیگران را در نظر میگیرید، در مورد خواستهها و نیازهایتان رُک باشید. وقتی جرات مند هستید، از خودتان اطمینان دارید و با قاطعیت، انصاف، همدلی و احترام به حقوق دیگران به آنچه میخواهید دست پیدا میکنید.
رفتارهای جرات ورزانه بر مبنای پیروزی
در این حالت شما بدون توجه به حقوق، نیازها، احساسات و خواستههای دیگران و فقط بر اساس خواستهها، علائق و ترجیحات خودتان عمل میکنید. اگر شما پرخاشگر باشید، خودخواهانه دیگران را مجبور میکنید که بهخاطر شما کاری را انجام دهند.
رئیسی که حجم زیادی کار را، عصر و قبل از اینکه شما به تعطیلات بروید، روی میزتان قرار میدهد و از شما میخواهد که فوراً آنها را انجام بدهید یک فرد پرخاشگر است. کار باید انجام شود، اما وقتی او در زمانی نامناسب شما را مجبور به کار میکند یعنی توجهی به نیازها و احساساتتان ندارد. اگر شما به رئیستان اطلاع بدهید که کارها را وقتی از تعطیلات برگردید انجام خواهید داد، در واقع منفعلانه عمل نکردهاید و پرخاشگر هم نبودهاید. بلکه درعینحال که نیاز رئیستان به انجام شدن کارها را در نظر گرفتهاید، حقوق خودتان را هم یادآوری کردهاید.
البته ممکن است رفتارهای جرات ورزانه در همهی محیطهای کاری مناسب نباشند. بعضی سازمانها و فرهنگها ترجیح میدهند که آدمها منفعل باشند و ممکن است جرات مندی را بیادبانه بدانند. همچنین پژوهشها نشان میدهند که جنسیت هم بر اینکه جرات ورزی چطور به نظر میآید، تأثیر میگذارد. معمولاً مردها بابت جرات مند بودن تشویق میشوند اما از زن ها انتظار میرود که منفعل باشند و از حقوقشان دفاع نکنند.
فایدههای جرات ورزی
یکی از فایدههای جرات ورزی این است که موجب تقویت اعتمادبهنفس شما میشود. چون شما درک بیشتری از اینکه چه کسی هستید و به چه ارزشهایی باور دارید، پیدا میکنید.
جرات ورزی چندین فایدهی دیگر هم دارد که در حوزهی شغلی و حوزههای دیگر زندگی به شما کمک میکند. به طور کلی، افراد جرات مند میتوانند مدیران توانمندی باشند. آنها به واسطهی رفتار عادلانه و احترام به دیگران، کارها را انجام میدهند و دیگران هم چنین رفتارهایی با آنها دارند. این موضوع به این معنا است که آنها اغلب فرد مورد علاقهی اطرافیانشان هستند و به عنوان مدیران یا رهبرانی شناخته میشوند که دیگران دلشان میخواهند با آنها کار کنند.
آنها مسائل را با راه حلهای «بٌرد-بٌرد» حل میکنند. چون قادر هستند که ارزشهای دیگران را شناسایی کنند و سریعاً به راهحلی برسند که منافع هر دو طرف حفظ شوند.
احتمال مضطرب یا افسردهشدن افراد جراتمند پایین است. آنها از خودشان مطمئن هستند و وقتی کارها آن طور که میخواهند پیش نمیروند، احساس مورد تهدید واقع شدن و قربانی بودن ندارند.
راهکارهایی برای افزایش جرات مندی
جرات مند شدن کار آسانی نیست اما ممکن است. در نتیجه اگر تمایل شما بیشتر به سمت رفتارهای منفعلانه یا پرخاشگرانه باشد، میتوانید با انجام تمرینها و تکنیکهایی جرأت ورزی خودتان را افزایش دهید:
از خودتان و حقوقتان آگاه باشید
برای اینکه جرات مندی خودتان را افزایش دهید، نیاز دارید که به درک مناسبی از خودتان برسید و به ارزشهای خودتان، سازمان یا گروهتان آگاه باشید. این خودباوری مبنا و اساس اعتمادبهنفس و رفتار جرات ورزانه است و به شما کمک میکند تا متوجه شوید لایق احترام هستید.
خودباوری موجب میشود که حقوقتان را بشناسید، از آنها محافظت کنید و نسبت به خودتان، خواستهها و نیازهایتان متعهد باشید.
نکته: در عین حال که اعتمادبهنفس یک جنبهی با اهمیت جرات ورزی است، بسیار مهم است که با خودخواهی اشتباه گرفته نشود. حقوق شما، افکار، احساسات، نیازها و علائق شما مهم هستند اما مهمتر از حقوق و نیازهای دیگران نیستند.
نیازها و خواستههایتان را با صدای بلند بیان کنید
اگر قرار است از همهی ظرفیتتان استفاده کنید، نیاز دارید که مطمئن شوید ترجیحاتتان (نیازها و خواستهها) برآورده میشوند. منتظر نباشید که دیگران نیاز شما را بشناسند. اگر در انتظار چنین چیزی باشید، ممکن است مجبور شوید که تا ابد صبر کنید. ابتکار عمل داشته باشید و همین حالا شروع کنید به شناسایی خواستههایتان، بعد هدفهایی قابلدستیابی را تعیین کنید.
به محض اینکه این کار را انجام دهید، میتوانید با رئیس یا همکارانتان دربارهی این موضوع صحبت کنید که چه نیازهایی دارید و با اعتمادبهنفس از آنها بخواهید که در راه رسیدن به این اهداف به شما کمک کنند.
به دنبال روشهایی باشید که از قربانی کردن نیازهای دیگران جلوگیری کنند. به خاطر داشته باشید که شما از آدمها درخواست کمک دارید و قرار نیست، با پرخاشگری، آنها را مجبور به انجام کاری کنید. اجبار دیگران و رفتارهای نامناسب به روابط آسیب میرسانند.
این واقعیت را بپذیرید که شما نمیتوانید رفتارهای دیگران را کنترل کنید
اگر کسی با پرخاشگری یا بیادبی با شما رفتار کرد، از یک واکنش مشابه بپرهیزید. بهخاطر داشته باشید که شما فقط میتوانید خودتان و رفتارهای خودتان را کنترل کنید. در نتیجه بهترین کار این است که آرام بمانید. تا زمانی که فرد محترمی باشید میتوانید قاطعانه در مورد خواستههایتان صحبت کنید.
خودتان را به روشی مثبت بیان کنید
این خیلی مهم است که حتی وقتی که با موضوعی سخت و منفی درگیر هستید، در مورد آنچه در ذهنتان میگذرد صحبت کنید. اما باید این کار را ساختارمند و با حساسیت انجام دهید. از اینکه برای خودتان و حقوقتان از جا بلند شوید، نترسید. شما حتی حق دارید که عصبانی شوید اما به یاد داشته باشید که احساساتتان را کنترل کنید و همیشه به دیگران احترام بگذارید.
پذیرای انتقاد و تشویق باشید
بازخوردهای مثبت و منفی را با مهربانی و فروتنی بپذیرید و مثبت باشید. اگر شما با انتقادی موافق نیستید آمادگی این را داشته باشید که عدم موافقت خود را بیان کنید. اما با رفتارهایی که دفاعی و پرخاشگرانه نباشد.
«نه» گفتن را یاد بگیرید. نه گفتن سخت است، مخصوصاً وقتی که شما به آن عادت نداشته باشید. اما اگر میخواهید جرات مند باشید به این مهارت نیاز دارید. محدودیتهایتان را بشناسید و بدانید که برای یک عملکرد خوب و مناسب، چقدر توانایی دارید. یادتان باشد که شما نمی توانید هر کاری را انجام دهید و همیشه دیگران را راضی کنید. این خیلی مهم است که با «نه» گفتن در مواقع لزوم از زمان و ظرفیتتان برای انجام کارها مراقبت کنید.
استفاده از تکنیکهای ارتباطی جرات ورزانه
تکنیکهایی ساده اما تأثیرگذار وجود دارند که شما میتوانید از آنها برای جرات ورزی بیشتر استفاده کنید. این تکنیک ها شامل موارد زیر هستند:
استفاده از کلمهی «من»
بگویید «من» می خواهم، «من» نیاز دارم یا «من» احساس میکنم تا پیام جرات مندی خودتان را برسانید و قاطع باشید.
همدلی
همیشه تلاش کنید که درک کنید دیگران از چه زاویهی دیدی به موقعیت نگاه میکنند. بعد با درک نظرگاه آنها ایدهی خود و خواستهتان را از آنها بیان کنید. مثلاً میتوانید به عنوان یک رئیس به کارمندتان بگویید: «من میدانم که شما با همکار میز کناریتان مشکل دارید. اما این پروژهها باید انجام شود. بیایید همه با هم در جلسهای مشکلات را برطرف کنیم.»
درخواست زمان بیشتری برای فکر کردن
گاهی اوقات بهترین کار این است که هیچ چیز نگویید. ممکن است شما بیش از حد احساساتی باشید یا ممکن است هنوز ندانید که چه چیزی میخواهید. در چنین مواقعی صادق باشید و به فرد مورد نظر بگویید که احتیاج به زمانی برای فکر کردن دارید.
جرات ورزی مهارتی مهم و کاربردی است و موجب میشود که حق ما در زندگی زیر پا گذاشته نشود و با در نظر گرفتن نیازهای خودمان و حفظ احترام دیگران، به اهدافمان برسیم و عملکرد مثبتی داشته باشیم.
در ادامه مطالعهی مقالهی «تفکر انتقادی» را به شما پیشنهاد میکنیم.