راهنمای مطالعه
حل مسئله
یادگیری مهارت حل مسئله برای هر فردی و در هر جایگاهی مفید است. همهی ما در زندگی روزمره با مشکلات و مسائلی مواجه میشویم و بعضی از این مسائل خیلی شدیدتر و پیچیدهتر از بقیه هستند. اینکه بلد باشیم همهی مشکلات را به شیوهای کارآمد و بدون دردسر حل کنیم، فوق العاده است. اما متأسفانه چنین چیزی امکان پذیر نیست.
تنها چیزی که امکانپذیر است این است که با یادگیری مهارتها و روشهایی احتمال موفقیت در حل مشکلات را بالا ببریم و بر اساس یک طرح مشخص، هدفمند و منظم برای حل مسائل تلاش کنیم.
روابط بین فردی و کسب و کارها شکست می خورند چون آدمها حل مسئله بلد نیستند. معمولاً یا مسئله کاملاً و به درستی شناخته نشده است یا اینکه شناخته شده است و به روشی مناسب با آنها برخورد نمیشود.
مسئله چیست؟
دیکشنری آکسفورد واژهی «مسئله» را اینطور معنی میکند: «مشکلی که نیاز به حل شدن دارد» و «چیزی که درک کردن و حل آن دشوار است.»
همهی مسائل دو ویژگی را در اشتراک دارند: اهداف و موانع
اهداف
اهداف شامل همهی چیزهایی می شوند که شما قصد دستیابی به آنها را دارید یا همهی موقعیتهایی که قصد رسیدن به آنها را دارید. اگر گرسنه هستید، احتمالاً هدف شما خوردن چیزی است و اگر رئیس سازمانی هستید، هدف شما رسیدن به بیشترین مقدار درآمد زایی است.
در دل همهی مسائل اهدافی وجود دارند که می خواهید به آنها برسید. این اهداف می توانند دست آوردهای یک کار باشند یا رهایی از موقعیتها و شرایط آسیبرسان.
موانع
اگر در راه رسیدن به یک هدف هیچ مانعی وجود نداشت، مسئله و مشکلی هم نبود. حل مسئله شامل غلبه کردن بر موانعی است که از رسیدن به اهداف جلوگیری میکنند.
اگر شما گرسنه باشید، مانع سر راه شما میتواند عدم وجود غذا باشد. پس شما به مغازه میروید و برای خودتان خوراکی تهیه میکنید. یعنی موانع را کنار میگذارید تا به هدفتان برسید.
البته در موقعیتی که یک رئیس میخواهد به حداکثر درآمدزایی برسد، موانع بسیار زیاد هستند و از دستیابی راحت به اهداف جلوگیری میکنند. این رئیس باید همهی موانع را شناسایی کند و آنها را از سر راه خود بردارد تا به هدفش برسد.
مراحل حل مسئله
معمولاً حل یک مسئلهی جدی از طریق مراحلی مشخص و منظم اتفاق میافتد. در اینجا به این مراحل میپردازیم:
شناخت مسئله
در این مرحله شما باید مشکل را شناسایی کنید و قادر باشید آن را تعریف کنید. ممکن است این مرحله به نظرتان خیلی واضح بیاید. اما گاهی احتیاج به فکر کردن و تحلیل زیادی دارد. شناسایی مشکل به تنهایی قابلیت این را دارد که کار سختی باشد.
باید از خودتان بپرسید آیا اصلاً مشکلی وجود دارد؟ ذات این مشکل چیست؟ آیا در حقیقت مشکلات زیادی وجود دارند؟ مشکلات چطور میتوانند به بهترین نحو ممکن تعریف شوند؟ وقتی زمانی را به شناخت مسئله اختصاص بدهید، نه تنها به وضوح آن را درک خواهید کرد، بلکه قادر خواهید بود در مورد آن با دیگران صبحت کنید.
عبور از این مرحله فرد را وارد مرحله ی بعدی میکند.
چیدمان مسئله
این مرحله شامل یک بازهی زمانی اختصاص یافته به مشاهده، شناخت عمیق و دست یابی به تصویری واضح از مسئله است.
در این مرحله باید در مورد مسئلهی پیش رو اطلاعات به دست بیاورید و درکتان را از آن افزایش دهید. مسئله در این مرحله تحلیل میشود و اهداف و موانع از دل آن بیرون میآیند. ممکن است برای حل یک مسئلهی ساده، این مرحله غیر ضروری به نظر برسد. اما لزوم آن در حل مسائل پیچیده به وضوح دیده میشود.
پیدا کردن راه حلهای احتمالی
در این مرحله شما طیفی از اقدامات احتمالی را درنظر میگیرید و با استفاده از اطلاعاتی که در مرحله ی دوم به دست آوردید، می توانید به راه حلهای احتمالی برای حل مسئلهی شناخته شده فکر کنید.
در موقعیتهای گروهی به این مرحله بارش مغزی میگویند. افراد در چنین حالتی همهی راه حلهایی که به نظرشان کارآمد میآید را با گروه در میان میگذارند. در یک سازمان، آدمها می توانند نظرگاههای متفاوتی داشته باشند و این مرحله بسیار مفید خواهد بود. چون از میان راه حلهای متعدد و متنوع میتوان به نتایج خوبی رسید.
تصمیم گیری
احتمالاً این مرحله پیچیدهترین مرحله در فرآیند حل مسئله است. در این مرحله بالاخره شما باید تصمیم بگیرید که کدام راه حلها را انتخاب کنید. انتظار می رود که قبلاً با دقت همهی راه حلها را تحلیل کرده باشید. همچنین موقع تصمیم گیری باید این را هم در نظر بگیرید که اگر هیچ تصمیمی نگیرید چه اتفاقی میافتد. گاهی تلاش برای حل یک مشکل، منجر به پدید آمدن مشکلات بسیار زیاد دیگری میشود و باید برای برطرف کردن چنین مشکلاتی به دنبال راههای خلاقانهتری بود.
اقدام
در این مرحله اقدام میکنید و در واقع راه حلی انتخابی را به اجرا در میآورید. ممکن است در حین اقدام با مشکلات بیشتری مواجه شوید. مخصوصاً اگر در مراحل اول و دوم به شناخت خوبی از مشکل نرسیده باشید.
بازخورد گرفتن
آخرین مرحله به معنای بررسی نتایج در طول یک بازهی زمانی است. در این مرحله باید بازخوردها را بررسی کنیم تا ببینم چقدر موفق عمل کردهایم و مراحل را چطور طی کردهایم. این مرحله تمرین خوبی است و باعث میشود با استفاده از نتایج تجربیاتی به دست بیاوریم که احتمالاً در حل مشکلات بعدی به ما کمک خواهند کرد.
آشنایی با مراحل حل مسئله و به کارگیری آن در زندگی فردی و اجتماعی میتواند به رشد فردی و اجتماعی ما کمک کند و در مواجهه با مسائل و مشکلات رابطهای، تحصیلی و شغلی راه حلهای مناسب و کارآمدی را پیش پای ما بگذارد.
بعد از این مقاله، مطالعهی مقالهی «توانایی تصمیم گیری» را به شما پیشنهاد میکنیم.